سوگند جانسوگند جان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

دختر ناز بابا و مامان *فرشته آسمونی*

داستان زندگی

سلااااااااااااااام بابایی جونم می دونی دخترکم می خوام در اولین مطلب وب لاگت برات از اول لحظه اولی بگم که خدا به منو مامان جونت یه فرشته کوچولو داد...... نه از لحظه تولدت گلم نه از قبل تر ترش...... اون روز  صبح با شوق و ذوق با مامانت رفتیم آزمایشگاه... بعد دادن دفترچه نوبت گرفتن( البته باباجان اون موقع ها با کلاس بودن ...دستگاه نوبت دهی داشتن واسه خودشون!!!) خلاصه بعد آزمایش من که اومدم سرکار تا بعد از ظهر دل تو دلم نبود... خیلی مطمئن بودم که تو داری میای و بعدازظهر رفتم جوابو بگیرم مامانت تو ماشین موند و من تنها رفتم واسه گرفتن جواب.. تا پاکت رو پیدا کردش من دق کردم بابایی... ولی وقتی بازش کردم و نتیجه رو دیدم از خوشحالی نمی ...
9 شهريور 1392
1